جنگ جنگ تا پیروزی
چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۳۴
بارالها، اگر چندين بار ما« پیروان رهبر» را بكشند و زنده شویم از اماممان دست نخواهیم كشيد و آنقدر به جبهه مى رویم تا اينكه يا پيروز شويم و يا در اين راه مقدس شهيد شویم.

به گزارش نوید شاهد خراسان شمالی، شهید« علی اکبر رنجبر نجف آباد» دوم فروردین 1344، در شهرستان بجنورد چشم به جهان گشود. پدرش محمد رحیم، خوار و بار فروشی میکرد و مادرش صغری نام داشت. تا پایان دوره کاردانی در رشته تربیت معلم درس خواند. معلم بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم اسفند 1365، با سمت معاون فرمانده گروهان در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، دست و پاها، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای انصار الحسین زادگاهش قرار دارد.

آنقدر به جبهه مى روم تا اينكه  پيروز شويم یا در راه مقدس شهید شوم

وصیتنامه شهید« علی اکبر رنجبر نجف آباد» را با هم میخوانیم:

بسم الله الرحمن الرحيم

 « يا ايها الذين امنوا ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم»

حرف دل

خدا يا، بارالها، پروردگارا، معبودا، معشوقا، مولايم، من ضعيف و ناتوانم من ضعيف و ناتوان، تحمل درد از دست دادن پاهايم را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را ميتوانم بكنم.

خدايا، مرا ببخش، از گناهانم درگذر، تو كريم و رحيم هستى، خدايا، ما با تو پيمان بسته ايم، و بسته بوديم كه تا پايان راه برويم و بر پيمان خويش همچنان مى‌مانيم و مانده‌ايم.

خدايا، هاى و هوى بهشت را مى‌بينم. چه غوغائى، حسين (ع) به پيشواز يارانش آمده، چه صحنه‌اى، فرشتگان ندا دهند، كه همراهان ابراهيم (ع)، همراهان موسى (ع) همدستان عيسى (ع) و همكيشان محمد (ص) هم سنگران على (ع) همفكران حسين (ع) همگامان خمينى از سنگر كربلا آمده‌اند، چه شكوهى!

خدايا، به محمد (ص) بگو كه پيروانش حماسه آفريدند، به على (ع) بگو كه شيعيانش قيامت به پا كردند، و به حسين (ع) بگو كه خونش در رگها همچنان مى جوشد.

اى امام، اى قلب تپنده مسلمين، اى نايب مهدى (عج) اى آزاده‌مرد جهان، و اى پيشواى بر حق مسلمين، ما با خدا پيمان بسته ايم كه تا پايان راه با اماممان باشيم و هيچوقت او را تنها نگذاريم، من با امامم خمينى كبير ميثاق بسته‌ام و به او وفادارم زيرا كه او به اسلام و قرآن وفادار است.

بارالها، اگر چندين بار مرا بكشند و زنده شوم از امامم دست نخواهم كشيد و آنقدر به جبهه مى روم تا اينكه يا پيروز شويم و يا در اين راه مقدس شهيد شوم.

بار معبودا، هر چه خواستم آتش عشقت را با عشق كذائى خاموش كنم نتوانستم، الهى اين چه عشقى است كه در نهان آدمى هميشه روشن است و ناخودآگاه انسان را بسوى لقايت جذب مى كند و مى كشاند، آرى عشق به لقاء توست. عشق پيوستن است.

مادر و پدر عزيزم، مى دانم كه از دست دادن فرزند برايتان سخت و بسى دشوار است اما صبر پيشه كنيد كه خدا با صابران است مادرم بعد از شهادتم گريه كن و به اين گريه افتخار كن.

اى برادران و اى دوستان و آشنايان ممكن است از انسان خطايى سر بزند، اميدوارم كه خطاهاى اين موجود خاكى را نيز ناديده بگيريد. و اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد.

و السلام عليكم               على اكبر رنجبر نجف آبادى

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده